Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه خانواده ـ زهره سعیدی: کارشناسان تکامل کودک که مقولهٔ شوخ‌طبعی را مطالعه کرده‌اند می‌گویند داشتن دورهٔ کودکی مملو از خنده و تفریح مزایایی دارد که تا پایان عمر باقی می‌ماند. همچنین شوخ‌طبعی یکی از بهترین راه‌هایی است که انسان‌ها برای مواجهه با مشکلات اختراع کرده‌اند. شوخ‌طبعی بخشی از بازی ذهنی بچه ها است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خنده در کودکان ابتدا با بازی‌های فیزیکی مثل لمس نوازش‌گونهٔ کودک، صدا درآوردن با دهان و شکل خیلی خیلی آرام بازی‌ شبیه یک کشتی‌ ملایم که همهٔ پدرها آن را بلدند، تحریک به خندیدن می‌شود. اما از شش یا هفت ماهگی کودکان درک واضح‌تری از جهان اطرافشان و نحوهٔ ‌کار آن به دست می‌آورند و کم‌کم از دنیای آمیخته به حس شوخ‌طبعی لذت می‌برند.

حس شوخ‌طبعی مزیت بزرگی در زندگی است که مزایای زیادی دارد. کودکی که به سادگی می‌تواند حس شوخ‌طبعی خود را فعال کند احتمال بالاتری برای داشتن روابط دوستی قوی، محبوب بودن در میان همسالان و در بزرگسالی برای کنار آمدن با همکاران، مدیریت حس‌هایی مثل استیصال و ناتوانی و بیان و انتقال تنش‌ها دارد و کمتر از افسردگی رنج می‌برد. حس شوخ‌طبعی همچنین با هوش، عزت نفس، ‌خلاقیت و مهارت حل مسئله ارتباط دارد. 

دکتر سجاد کریمان مجد؛ مشاور خانواده و روانشناس در ارتباط با اهمیت خنده و ایجاد حس شوخ طبعی کودکان، مزایا و راهکارهای ایجاد آن در گفت وگو با فارس مفاهیمی را مطرح کرده که در ادامه می خوانیم:

 

*جناب دکتر یک مفهوم مهم در مراحل رشد کودک توجه به خندیدن و ایجاد روحیه خندیدن در بچه ها است که قطعا تأثیرات مثبتی در روند رشد روانی کودک دارد ، در این رابطه چه نظری دارید و اینکه چطور می توان آن را در کودکان تقویت کرد؟

برای پرداختن به سوال شما ابتدا باید مقدمتا عرض کنم که یکی از مشکلاتی که در جامعه ایرانی خیلی بیشتر شاید براساس ویژگی های فرهنگی مان وجود داشته باشد، بحث بازداری هیجانی به معنای خودکنترلی و خودسانسوری هیجانی توسط خود فرد است که عموما از دوران کودکی این اتفاق در جریان روان انسان ها نقش خود را تثبیت می کند.

یک سری از باورهای شناختی ناکارآمد مثل «مرد که گریه نمی کنه»، «بچه خوب داد نمی زنه»، «اگه می خوای پسر خوبی باشی نباید الان  گریه بکنی«، «آدم بزرگا گریه نمی کنن، پس اگه گریه کنی بچه هستی»، «می خوای بخندی بلند نخند و صداتو کسی نشنوه»، «دختر نباید بلند بخنده»، «قیافتو اینطوری نکن»، «اخماتو تو هم ننداز» و یک سری این جملات که به ما از طرف بزرگترها به صورت کاملا سینه به سینه منتقل شده مبنی بر اینکه هیجانات خود را کنترل  و به نحوی سانسور کن، این اتفاق نتیجه اش بازداری هیجانی است.

 

مسئله ای که در دوران بزرگسالی فرد را بسیار تنها می کند و باعث می شود خیلی بدحالی های خود را درون ریزی و تبدیل به بمبی از خشم کند و در موقع نابه جای خود آن خشم را تخلیه کند. این اتفاق، اتفاقی است که ما اگر بخواهیم مراقبت درستی از آن داشته یا پیشگیری کنیم می بایست از همان دوران طفولیت مدلی از رفتار را برای فرزند خود تعریف کنیم که در آن مدل فرزند من نه تنها برای ابراز هیجانات خود مجوز داشته باشد، بلکه برای ابراز احساسات و هیجاناتش به او پاداش و آموزش دهیم تا هیجانات و احساساتش را ابراز کند.

چرا که با ابراز این هیجانات و احساسات کودک رنگ زندگی را متوجه می شود و می تواند مراقب باشد که رفتارهای ناشایست و آسیب زننده از خود بروز ندهد، وقتی فرد توانمندی ابراز هیجان شادی را در فضای هیجانی ، صورت و زبان بدن خود ابراز کند، این شادی را در خود فرو می ریزد و بهره مندی از لذت شاد بودن تبدیل به یک مسئله ناخوشایند مثل مصرف مواد می شود،  یعنی یک شادی اشتباهی را جایگزین می کند یا چیزهایی شبیه به این که دیگر مثال نمی زنم، برای همین هم سلامت روان یک انسان اقتضا می کند که هیجانات و احساسات خود را بشناسد و درست آنها را ابراز کند.

 

*این هدف چطور میسر می شود و چقدر آن آموختنی است؟

برای رسیدن به این هدف می بایست از دوران کودکی ما بتوانیم بچه هایمان را با احساسات خود آشنا کنیم، با ابراز هیجانات تشویق کنیم یعنی باید بتوانیم به کودکمان یاد دهیم تفاوت بین ناراحتی و خشم را متوجه بشود. من الان در شرایط فعلی بزرگسالانی که به مرکز مشاوره مراجعه می کنند و آنها را می بینم، خیلی وقت ها اشاره می کنند که خیلی ناراحت اند از گفت وگو با فلان آدم، اما بعد متوجه می شوم که خیلی عصبانی هستند نه اینکه ناراحت باشند!

یا اینکه می گوید من از او متنفر هستم درحالیکه فقط خشمگین است  و متنفر نیست یعنی یک مدلی از فهم درست احساسات که متأسفانه بزرگسالان ما ندارند و البته حق هم من به آنها می دهم چون در دوران کودکی پدر و مادرهایشان نسبت به این ماجرا به صورت اصولی کار تربیتی انجام نداده اند ما باید در دوران کودکی بتوانیم اولا احساسات را به صورت تفکیک شده برای فرزندمان بشناسانیم، قبلش هم باید آن را بشناسیم تا به بچه ها هم آموزش دهیم.

*چطور این کار را انجام دهیم؟

اینکه بتوانیم به نمایش تصاویر مختلف صورت یک فرد بپردازیم یعنی مثلا شناخت تفاوت چهره یک فرد عصبانی، ناراحت یا چهره یک فرد شاد یا سرخوش و سرحال، شاداب یا چهره یک فرد عصبی  و متنفر که اینها همه با هم متفاوت است باید این صورت های  متفاوت را با بازی های مختف مثل ادابازی نشان دهیم و از کودک بخواهیم ادای آدم های مختل با احساسات مختلف را نشان دهد.

یک سری از باورهای شناختی ناکارآمد مثل «مرد که گریه نمی کنه»، «بچه خوب داد نمی زنه»، «اگه می خوای پسر خوبی باشی نباید الان  گریه بکنی» را باید برای تربیت فرزندمان کنار بگذاریم

یعنی مثلا به فرزندمان بگوییم آدم شرمسار و خجل چه شکلی است، آدمی که تعجب می کند چه قیافه ای دارد یا آدمی که دردش گرفته ، چطور می شود یا وقتی می خندد و شاد و خوشحال است چه شکلی است؟

تک تک این سوالات را می توانیم از صورت بچه مان متوجه شویم، خیلی از ما حتی اینها را خودمان هم نمی دانیم. بد نیست یک زمان هایی هم بگذاریم تا در اینترنت جستجو بکنیم انواع احساسات را بشناسیم و ببینیم ما چند احساس مختلف داریم شاید ما ده ها احساس داریم که روی هم رفته از چند تای آنها استفاده می کنیم مثل ترس ، عصبانیت، خشم ، شادی و غم دیگر سراغ شرمساری، تعجب و سایر احساسات نمی رویم، بنابراین اول باید خودمان احساسات را بشناسیم و بعد بتوانیم آن را به بچه هایمان هم یاد بدهیم.

 

*خندیدن و خنداندن به لحاظ فیزیولوژیک چه تأثیری در روان کودکان دارد؟

پژوهش ها نشان داده اند که خندیدن ترشح آندورفین را در بدن بیشتر می کند، آندورفین به نحوی می تواند عملکرد قلب و سایر اندام های بدن را تنظیم و باعث شادابی سلول های بدن شود از سویی هم باعث کاهش آدرنالین و کورتیزول می شود که برای کم کردن استرس و اضطراب قطعا نقش موثری دارد، پس به لحاظ علمی خندیدن و ترشح هورمون های متناظر آن در جریان سلامت جسم و روان نقش تعیین کننده ای دارد.

در فضای ارتباطی و هیجانی با کودک این مدل رفتار می تواند در جریان کم کردن استرس های بچه ها هم تأثیرگذار باشد بعضی وقت ها ما در عملکرد رفتاری ظاهری و غیرآگاهانه خود هم می بینیم بعضی موقع ها بچه ها که خیلی گریه می کنند، بزرگترها و مسن ترها می آیند و با شوخی و قلقلک گریه را به نحوی موقعیتش را تغییر می دهند، یعنی صرف خندیدن خیلی وقت ها آن فشار عصبی را کم می کند، البته خود فشار عصبی و میزانش هم خیلی مهم است که چقدر باشد و اگر ریشه های آن در بچه باقی مانده باشد هر چقدر هم او را بخندانیم، نمی توانیم آن را برطرف کنیم ما هم نمی خواهیم همه نوع فشار عصبی را با خنده برطرف کنیم اما خنده می تواند در فرایند روانی فرزندمان غیر از سلامت جسم و روان، فرایند استرس و اضطراب بچه را هم  کم کند.

*خود نحوه ارتباط والدین با هم چه تأثیری در شاد بودن بچه ها دارد؟

به هرحال قطع به یقین لازمه خندیدن بچه ها داشتن یک زندگی شاد،  پرنشاط و گرم است وقتی ما بهره مند از یک زندگی شاد و پرنشاط نیستیم و در روابط زوجی و ارتباطات عاطفی مان اختلالی باشد عملا فضای گرمی در خانه حاکم نیست و خندیدن و حال خوب داشتن قاعدتا محقق نمی شود پس برای اینکه چنین محیطی را در خانه ایجاد کنیم اول پیش از اینکه به بچه ها فکر کنیم، باید به رابطه بین خود و همسرمان فکر کنیم و اگر آن رابطه را به نحوی از حالت بدحالی و کم انرژی بودن در بیاوریم قطعا می توانیم بستر مناسب برای خندیدن از ته دل را فراهم کنیم.

 

*درباره بازی کردن با بچه ها بگویید چطور این می تواند باعث شادی شان شود و چه اصولی باید داشته باشد؟

بهترین روش برای خندیدن، شاد و گرم بودن فضای زندگی در کنار بچه ها، بازی کردن با آنها است و اصل مهم در بازی کردن که بسیار به پدر و مادرها پیشنهاد می کنیم این است که وقتی با بچه ها بازی می کنیم به معنای واقعی کودک شویم و به معنای واقعی هیجانات کودکانه ابراز کنیم، با بالغ و والد درونمان بازی نکنیم ، کودک درونمان را فعال کنیم و کودکانه بازی کنیم.

وقتی با بچه ها بازی می کنیم به معنای واقعی کودک شویم و به معنای واقعی هیجانات کودکانه ابراز کنیم، با بالغ و والد درونمان بازی نکنیم ، کودک درونمان را فعال کنیم و کودکانه بازی کنیم

در فرآیند تربیتی این ماجرا و موضوع بسیار تعیین کننده است که وقتی ما کودک می شویم می توانیم هیجانات کودکانه از خود ابراز کنیم و این هیجانات باعث تقویت شادی فضای روانی و خندیدن از ته دل بچه ها می شود. ما بازی کردن را گاهی با آموزش دادن تلفیق می کنیم که این قدرت عمل بازی را کم می کند، من خواهش می کنم از پدر و مادرها که خیلی وقت ها بازی کنند، فقط برای اینکه بازی کرده باشند.

صرف بازی کردن، تخلیه هیجان و ابراز هیجانات در بازی بیشترین تأثیر را در فرایند تربیت فرزندمان دارد. نیازی نیست در بازی الزاما چیزی آموزش دهیم چون آموزش دادن جریان تخلیه هیجانی و رها کردن احساسات را به تعویق می اندازد و کار رها کردن هیجانات را کند می کند و باعث می شود که بچه ها از بازی آن بهره کافی را نبرند.

*نکته پایانی؟

در نهایت در دوره فعلی که ما گرفتار این بلای خانه مان سوز کرونا هستیم این موضوع یعنی فعال سازی فضای هیجانی کودک و احساسات او در منزل با بازی کردن و گرم کردن و نشاط کودک با بازی هایی که الزما نیاز به هزینه های زیادی هم ندارد فقط نیاز به یک حال و حوصله و انگیزه و انرژی برای انجامش هستر، می توانیم بخش زیادی از این استرس تحمیل شده کرونا را در زندگی مان و احساسات آسب دیده فرزندمان تغییر دهیم و از بین ببریم و کمک کنیم این حال بد ناشی از خبرهای دردناک کرونا با یک فضای گرم و با نشاط در خانه تثبیت نشود و باعث بدحالی افراد خانه به ویژه بچه ها که بی دفاع در معرض فشار بیشتری به خاطر عدم تجربه و زلالی احساس و عاطفه شان نشود و این مشکل را بتوانیم برطرف کنیم.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: روانشناس و مشاور خانواده الگوی تربیتی کنترل هیجانات لبخند بازی کردن خبرخوب بازی با بچه معنای واقعی دوران کودکی بازی کردن وقت ها یک فرد بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۵۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

باید و نباید‌های تعامل با کودکان چاق

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، اگر شما نگران وزن کودکتان هستید می‌توانید از مراقبین سلامت مانند پزشک خانواده، متخصص اطفال و متخصص تغذیه کمک بگیرید. آنها می‌توانند شما را در خصوص چگونگی حمایت از فرزندتان و همچنین هر گونه خدماتی که کودک شما ممکن است به آن نیاز داشته باشد، کمک کنند.

از مقصر جلوه دادن کودک بپرهیزید

نوجوانان و جوانان می‌توانند به دلایل مختلفی که فراتر از کنترل و رفتار‌های آنهاست، دچار اضافه وزن شوند که اغلب اوقات این دلایل پیچیده است. کودکانی که با وزنشان مشکل دارند اغلب تعصب، تبعیض و قلدری را تجربه می‌کنند. نکته اساسی این است که شما از مقصر دانستن کودکتان بشدت بپرهیزید و به جای آن سعی کنید موارد ساختاری که در ایجاد افزایش وزن نقش دارد را دریابید. درک بهتر موارد گفته شده به عنوان شروع کار می‌تواند به شما در حمایت عملی از کودکتان کمک کند.

وزن کودک در جریان زندگی می‌تواند تحت تاثیر تداخلات ژنتیک، تجربه‌های اوان کودکی و محیط اطرافش قرار گیرد. افزایش وزن کودک را می‌توان زمانی انتظار داشت که کودک در محیطی غذا بخورد، بازی کند و یاد بگیرد که فعالیت بدنی کم و مصرف بالای غذا‌های ناسالم غنی از انرژی، ارزان و در دسترس با مقادیر بالای چربی و قند و شکر تبلیغ و ترویج داده می‌شود. افزایش وزن اغلب اوقات پاسخ طبیعی بدن به محیط غیر عادی است. علاوه بر این، کودکان گاهی اوقات درگیر غذای ناسالم می‌شوند تا با استرس و بی‌حوصلگی مقابله کنند یا خودشان را از احساس اضطراب و ناراحتی برهانند.


سعی کنید بدون قضاوت با کودکان صحبت کنید

این که کودکان بدانند شما زمانی که آنها نگران هستند بدون هیچ گونه قضاوتی در کنارشان هستید، بسیار اهمیت دارد. از صحبت با زبان سرزنشگر و هم چنین خطاکار شمردن کودک و دادن بازخورد‌های منفی در خصوص شکل بدن دیگران و حتی خودتان بپرهیزید. این مورد می‌تواند برای عزت‌نفس کودک مضر باشد و باعث شود که آنها برای صحبت با شما احساس راحتی نکنند.

شروع صحبت در خصوص اضافه وزن و چاقی به زبان مادری می‌تواند شروع خوبی باشد. اولویت دادن به فرد و نه شرایطی که در آن قرار دارد می‌تواند مشکل کسانی که درگیر اضافه وزن و چاقی هستند را یک مشکل انسانی جلوه دهد و اجازه ندهد شرایط آنها هویتشان را تعریف کند. برای مثال: «شخصی با اضافه وزن و چاقی و نه شخص چاق».

سعی کنید شما مکالمه با کودکتان را شروع کنید و از او بخواهید هر گاه فکر و احساسی در خصوص وزن بدنش داشت با شما در میان بگذارد. اگر کودک شما بازخورد منفی در خصوص وزنش داشت، سعی کنید دلیل این موضوع را کشف کنید. به دقت به کودک گوش بدهید و سعی نکنید از نگرانی آنها ساده بگذرید یا آن را کم‌اهمیت جلوه دهید. اگر متوجه شدید که کودک یا بزرگسال دیگری کودک شما را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد که می‌تواند به صورت آنلاین و یا حضوری اتفاق بیفتد، در اسرع وقت به آن رسیدگی کنید.

سعی کنید عزت نفس و نقاط قوت آنها را در حوزه‌های دیگر که به وزن کودک ارتباط ندارد مورد تشویق و تمجید قرار دهید. برای مثال: «من به این که شما برای امتحان با پشتکار درس خواندید افتخار می‌کنم یا من عاشق رفتار مهربانانه شما با برادرت هستم.»

مکالمه مفید داشته باشید

در زمانی که تغییرات در محیط دیجیتال به سرعت اتفاق می‌افتد، نکته حایز اهمیت این است که از تهدید‌هایی که سلامت روان و تندرستی کودکتان را به مخاطره می‌اندازد آگاه باشید، زیرا این مورد به ظاهر بدن و اعتماد به نفس ارتباط دارد. این موارد می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

پست‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی گذاشته می‌شود که معمولا وزن را به صورت یک کلیشه در می‌آورند و یا اختلالات غذاخوردن را ترویج می‌دهند و بازاریابی مداوم غذا‌های ناسالم که کودکان را هدف قرار می‌دهد.

شما باید مشتاق ایجاد محیط امنی برای مکالمه با کودکتان باشید. می‌توانید با پیش‌دستی کردن برای ایجاد فرصت صحبت در خصوص سلامت روان و این که چطور رفتار‌های آنلاین می‌تواند بر سلامت و تصویری که کودکان از خود دارند اثر بگذارد، شروع کنید.

می‌توانید موارد زیر را برای شروع مکالمه در خصوص وزن با کودکتان مورد توجه قرار دهید:

از کودکتان سوالات باز (مانند چه احساسی داری؟ یا در مدرسه چه خبر است؟) بکنید و از آنها بخواهید احساساتشان را بیان کنند.
از کودکتان برای این که به شما اعتماد کرده است تشکر کنید تا بتوانید احساس امنیت را در او به وجود آورید.
در حالی که تصدیق می‌کنید غذا خوردن سالم و حفظ وزن سلامت می‌تواند چالش برانگیز باشد، مزایای سلامت بهتر را مورد تاکید قرار دهید.مثبت و حمایت کننده باشید.


رفتار‌های سالم را مورد توجه قرار دهید

به طور کلی به جای تمرکز بر کاهش وزن بر اهداف سلامتی تاکید کنید، مگر این که مراقبین بهداشتی بخواهند که شما به کاهش وزن توجه کنید. رفتار‌های غذاخوردن سالم و فعالیت بدنی یک شبه به صورت عادت در نمی‌آید، بلکه نیازمند زمان، تلاش و مراقبت از جانب شما و کودکتان است تا این تغییرات ادامه‌دار باشد. احتمال خیلی کمی دارد که تغییرات زیاد و ناگهانی در رژیم غذایی و شیوه زندگی کودکتان نتیجه‌بخش باشد. این کار حتی می‌تواند برای سلامت کودک مضر باشد. تغییرات زمانی موفقیت‌آمیز خواهد بود که کوچک، تدریجی، افزایشی و با حمایت کل خانواده باشد.

بهترین الگوی ممکن برای کودکتان باشید. غذا‌های مغذی و تازه مانند میوه‌ها و سبزی‌ها را انتخاب کنید، فعالیت بدنی را تشویق کنید و خواب کافی را ترویج دهید و از این که با کودکتان در خصوص وزن افراد دیگر بازخورد منفی دهید بشدت بپرهیزید.

این که وزنتان چقدر است اهمیتی ندارد. شما می‌توانید به کودکتان با انجام رفتار‌های سالم کمک کنید. گروه‌های غذایی مختلف را با هم بشناسید، یاد بگیرید که چه مواد مغذی به عنوان غذای سالم مورد نیاز بدن است و درباره اینکه که چرا بعضی از غذا‌ها انتخاب بهتری از غذا‌های دیگر هستند، با هم صحبت کنید.

تمام سعی و تلاش خود را بکنید تا از مصرف غذا‌ها و نوشیدنی‌های فوق فرآوری شده که غنی از نمک، شکر و چربی هستند، جلوگیری کنید، اما از تلاش برای منع کامل بعضی از غذا‌ها بپرهیزید، زیرا این مورد می‌تواند اثر معکوس داشته باشد و باعث مصرف بیشتر آنها شود. بیشتر غذا‌هایی که بصورت آماده به مصرف یا اصطلاحا «بگیر و ببر» عرضه می‌شود غنی از چربی، شکر، و نمک بوده و خیلی باعث رفع گرسنگی نمی‌شود. به جای آن، میان وعده‌هایی که سالم بوده و گرسنگی را برطرف می‌کند مانند برش‌هایی از میو‌ها و سبزی‌ها و ماست ساده را در دسترس قرار دهید. مصرف آب را به عنوان نوشیدنی اصلی به جای نوشیدنی‌های میوه‌ای حاوی شکر مد نظر قرار دهید و در مورد غذا‌ها و نوشیدنی‌هایی که در خانه در دسترس است جانب احتیاط را رعایت کنید.
از زمان با هم غذاخوردن لذت ببرید

هر زمان که امکان‌پذیر است غذا را تهیه کرده و با هم به صورت یک خانواده میل کنید. این بهترین فرصت برای صحبت درباره انتخاب‌های غذای سالم و تمرین مصرف آنها است. غذا را به کودک به اندازه مناسب برای کودک بدهید و اگر کودک هنوز گرسنه است اجازه دهید برای مقادیر بیشتر غذا درخواست کند. داشتن زمان مشخص برای وعده‌های اصلی و میان وعده (ها) کمک می‌کند تا به کودک آموزش دهید که به جای ریزه‌خواری در طی روز باید زمان مشخصی برای غذا خوردن داشته باشد.

شادمانی را در فعالیت بدنی و حرکات روزمره پیدا کنید

فعالیت بیرون از خانه و فعال بودن را در قالب خانواده تشویق کنید. از سن ۳ سالگی به بالا کودکان باید روزانه حداقل یک ساعت فعال باشند. اما این مورد می‌تواند بصورت پشت سرهم نباشد و به زمان‌های کوچکتر ۱۵ الی ۲۰ دقیقه تقسیم شود. برای کودکان کوچکتر می‌توانید بازی‌هایی مانند دنبال هم کردن و توپ‌بازی را انجام دهید. اگر امکان دارد برای عبور و مرور، راه رفتن و دوچرخه‌سواری را به جای استفاده از ماشین در نظر بگیرید. از ورزش‌های تیمی در مدرسه و یا خارج از آن حمایت کنید. این کار می‌تواند فعالیت بدنی را لذت‌بخش‌تر کند و هم‌زمان ارتباطات کودکان را نیز بهبود ببخشد.

سلامتی نه وزن

از این که در این فرایند فقط وزن را مرکز توجه قرار دهید، پرهیز کنید و توجه بیشتری را به مزایای رفتار‌های غذاخوردن سالم و فعالیت بدنی در کل خانواده معطوف کنید. این موارد برای حمایت از رشد و تکامل کودکان تا بزرگسالی و افزایش ایمنی و سلامت عاطفی مورد نیاز است. در حقیقت ایجاد تغییرات مطلوب در سطح خانواده می‌تواند به پیشگیری از رژیم غذایی نادرست و یا داشتن مشکلات غذا خوردن در آینده کمک کند.


بهترین راه برای حمایت از خوشبختی و سلامت کودکتان، این است که او بداند تحت هر شرایطی شما در کنار او خواهید بود. با لذت بردن از خوراکی‌های سالم و انجام فعالیت بدنی به صورت خانواده شما می‌توانید به کودکتان کمک کنید تا در ایجاد تغییرات مثبت و شیوه زندگی سالم احساس تنهایی نکند و بداند که این موارد فراتر از کاهش وزن است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه
  • داداش زاده: عالیشاه پرسپولیس را با اخراج کودکانه خود ۱۰ نفره کرد/استقلال بضاعتی بیش از این ندارد
  • آموزش و نحوه فعال‌سازی تماس تصویری بدون نیاز به اینترنت (ViLTE)
  • وقتی کودک درون فرمانده تانک فعال باشد! (فیلم)
  • علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
  • شرایط اخذ ویزای دبی برای کودکان
  • باید و نباید‌های تعامل با کودکان چاق
  • ۷ نکته مهم برای آرام کردن کودکی که عصبانی و پرخاشگر است
  • نحوه ساخت یک ابزار ساده و کارآمد برای تیز کردن چاقو در خانه (فیلم)
  • نحوه کشت و پرورش هل در خانه (فیلم)